به جای حل مسأله صورت آن را پاک کردند!
یکی از فارغالتحصیلان مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی معتقد است: عملکرد مدیران درباره این مرکز آموزش عالی ویرانگر بود. میتوانستند این موسسه را با همه تجارب، اساتید و کارگاههایش در هر قالبی به وزارت علوم منتقل کنند، اما به جای حل مسأله، صورت آن را پاک کردند.
سجاد باغبان یکی از فارغالتحصیلان کارشناسی موزه از مرکز آموزش عالی میراثفرهنگی است. او که این روزها استادیار گروه موزه و گردشگری دانشگاه هنر اصفهان است، از جمله دانشآموختگانی است که پس از فارغالتحصیلی از این مرکز، جذب بدنه میراث فرهنگی نشد و به صورت مستقل و با بخشهای دیگر دولتی، از جمله دانشگاهها همکاری کرده است.
این عضو هیأت علمی دانشگاه هنر اصفهان معتقد است که هنوز برای ارزیابی آسیبهای ناشی از تعطیلی مرکز آموزش عالی میراثفرهنگی زود است؛ چرا که بستر آموزشی بلندمدت است و تأثیرات این موضوع هم در بلندمدت خودش را نشان میدهد.
باغبان در گفتوگو با مجله خبری آبادی 118 دراین باره توضیح داد: برای اینکه ببینیم تعطیلی مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی چه آسیبهایی میتواند داشته باشد کافی است به تأثیرات مثبت این مرکز نگاه کنیم. من آمار دقیقی ندارم، اما به نظر میآید بیش از ۵۰ درصد بدنه کارشناسی وزارت میراثفرهنگی بهویژه در معاونت میراثفرهنگی از فارغالتحصیلان آن مرکز هستند. میتوانم بگویم تقریبا ١٠٠ درصد کارشناسان و مدیران موزهها نیز از فارغالتحصیلان آن مرکز هستند. براساس تجربه زیسته و مراوداتم که با موزهها و بخشهای مختلف میراثفرهنگی دارم، شاهد آن هستم که فارغالتحصیلان آن مرکز بدنه کارشناسی میراثفرهنگی این کشور را تشکیل میدهند.
او افزود: اما موضوع فقط این نیست، امروز شاهد هستیم که در برخی رشتهها، کارشناسی تربیت نمیشود، چون آن رشته در دانشگاهی تدریس نمیشود، درحالیکه در مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی، رشتههای خاصی در حوزه میراث فرهنگی تدریس میشد که هنوز و با وجود اینکه چند سال از تعطیلی آن میگذرد، برخی از آن رشتهها در دانشگاههای دیگر جایگزین نشدهاند.
این کارشناس موزه اضافه کرد: ازجمله آن رشتهها موزهداری است که الان در هیچ مرکز آموزشی در شهر تهران، از دانشگاههای ریز گرفته تا درشت، تدریس نمیشود و این رشته در حال حاضر فقط در دانشگاه هنر اصفهان تدریس میشود. دانشگاه هنر شیراز هم در مقطع کوتاهی در این رشته به پذیرش دانشجو پرداخت، اما ظاهراً متوقف شده است. با چنین وضعیتی طبیعی است که در آینده دیگر فارغالتحصیل و متخصصی در این رشته نداشته باشیم و یا تعدادشان خیلی اندک باشند. این در حالی است که تعداد موزههای خصوصی در کشور افزایش یافته است و در چنین شرایطی خلأ نیروهای متخصص این رشته احساس میشود.
عضو هیأت علمی دانشگاه هنر اصفهان درباره نقدهایی که به وضعیت فارغالتحصیلان مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی و به کار نگرفتن آنها در بدنه میراثفرهنگی از زمانی که این مرکز دایر بوده و تا امروز که تعطیل است، وجود دارد، گفت: نقد به مدیرانی است که نمیخواهند از توانایی متخصصان استفاده کنند. من هم حدود بیست سال پیش از مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی در رشته کارشناسی موزه فارغالتحصیل شدم، اما موفق نشدم به عنوان کارمند یا کارشناس در سازمان میراثفرهنگی استخدام شوم، با این حال در طول این سالها تمام فعالیتهایم چه آموزشی و پژوهشی و چه اجرایی در ارتباط با تخصصی که در این حوزه داشتم بوده و با بخشهای مختلف دولت، مانند دانشگاهها و یا مؤسسات آموزشی خصوصی همکاری کردهام.
او بیان کرد: اینکه ساز و کاری برای به خدمت گرفتن کارشناسان این حوزه در دولت و وزارت میراثفرهنگی وجود ندارد نباید به این معنا باشد که جلوی تربیت متخصصان گرفته شود، بلکه باید این ساز و کار اصلاح شود. در واقع صورت مسأله را نباید پاک کرد، بلکه باید این مسأله حل شود. در آن زمان محدودیتهای قانونی برای استخدام یا محدودیتهای بودجهای دولت باعث میشد که از این کارشناسان استفاده نشود، اما بسیاری از فارغالتحصیلان خودشان مؤسساتی در زمینه گردشگری، مرمت و صنایعدستی راهاندازی کردهاند.
این کارشناس موزه تاکید کرد: فقط بحث اقدام این افراد کارشناس و بهکارگیری در خود میراثفرهنگی نیست، بسیاری از موزههای خصوصی، مراکز گردشگری و شرکتهای خصوصی فعال در زمینه مرمت آثار یا بناهای تاریخی از کارشناسان و فارغالتحصیلان مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی استفاده میکردند. همچنین رشتههای این حوزه بسیار درآمدزا و مستعد خوداشتغالی هستند و الزامی ندارد که حتما دولت متخصصان این رشته را استخدام کند.
باغبان افزود: فکر میکنم اگر یک مطالعه آماری انجام شود حتما درصد اشتغال تخصصی فارغالتحصیلان میراثفرهنگی جزو بالاترین درصدها نسبت به سایر مؤسسات آموزشی خواهد بود، بنابراین این موضوع توجیهی برای تعطیلی آن مرکز نبود.
عضو هیأت علمی دانشگاه هنر اصفهان اظهار کرد: بالاخره قانونی مصوب شده است که تمام مراکز آموزش عالی وابسته به سازمانها واگذار شوند. با این کاری ندارم که این قانون درست بوده یا اشتباه! بالاخره یه قانون کشوری است و تمام سازمانها و وزارتخانهها باید دیر یا زود آن را انجام دهند، اما مسأله سر این است که این قانون نمیگفت که مرکزی با چنین تجربه و ظرفیت بالا را نابود کنیم و به انحلال بکشانیم. این قسمت از عملکرد مدیران ویرانگر بوده است. میتوانستند این موسسه را با همه تجارب، اساتید و کارگاههایش در هر قالبی آن را به وزارت علوم منتقل کنند.
باغبان افزود: چند سال پیش زمزمههایی بود که پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران ابراز علاقمندی کرده این دانشکده را به عنوان دانشکده میراثفرهنگی به زیرمجموعه دانشگاه تهران الحاق دهد و میشنیدیم که بقیه دانشگاههای مادر مایل نیستند آنجا را به عنوان یک مرکز آموزشی تخصصی رشتههای میراثفرهنگی از بین ببرند و موافق بودند که فقط مدیریتش از میراث فرهنگی به وزارت علوم منتقل شود و کماکان ادامه حیات دهد. به نظرم این ضایعه بزرگی است و اگر فقط تغییر مدیریت و انتقال شامل حال آن میشد نمیتوانست آنقدر نگرانکننده باشد. نگرانی برای نسل از بین رفتن آنجاست و اگر سه چهار دانشگاه بزرگ در کشور میبودند که همان رشتهها را آموزش میدادند این نگرانی وجود نداشت.
این کارشناس موزه ادامه داد: فرض را بر این بگذارید که وزارت نفت یا نیرو، مراکز آموزش عالی داشتند، در حالیکه در کشور تعداد زیادی دانشگاه صنعتی داریم که رشتههای این حوزهها را به تنهایی پوشش میدهند، در چنین موارد ضرورتی ندارد که مرکز آموزش عالی داشته باشیم، اما در کشور حتی دو دانشگاه بزرگ نداریم که دانشکده تخصصی رشتههای میراثی داشته باشند و اگر دانشگاه هنر اصفهان را استثناء بگیریم که همه این رشتههای مرمتی، موزه، را دارد، دیگر هیچ دانشگاهی مانند آن نداریم.
انتهای پیام