راهی برای پرورش مسئولیتپذیری و اخلاق در کودکان

پرسشگری، اهمیت زیادی در زندگی انسان دارد و اگر کودکان، پرسشگر شوند، میتوانند بهتر فکر کنند، مسئولیتپذیرتر باشند و درستتر تصمیم بگیرند؛ راهی که از کلاسهای فلسفه آغاز میشود و تا زندگی اجتماعی ادامه دارد.
به گزارش مجله خبری آبادی 118، دوران کودکی یکی از مهمترین مراحل زندگی هر فرد است؛ دورانی که در آن پایههای شخصیت شکل میگیرد و مسیر رشد روانی، اجتماعی و اخلاقی تعیین میشود. بسیاری از مشکلات رفتاری و ناسازگاریهایی که در نوجوانی و بزرگسالی بروز میکند، ریشه در همین سالهای حساس دارد. اگر در این زمان حیاتی، کودکان حمایت نشوند و رشد ذهنی و اجتماعی آنها به درستی هدایت نشود، ممکن است در آینده نتوانند با شرایط زندگی به خوبی کنار بیایند. ناتوانی در برقراری روابط سالم، ضعف در تصمیمگیریهای اخلاقی و عدم مسئولیتپذیری، تنها بخشی از پیامدهای غفلت در این دوره است.
مدرسه ابتدایی اولین محیط اجتماعی رسمی کودک است که نقش پررنگی در شکلدهی به مهارتهای رفتاری و اجتماعی او دارد. این محیط فرصتی فراهم میآورد تا کودک مهارتهایی چون همکاری، همدلی، توجه به نیازهای دیگران و پایبندی به مسئولیتهای فردی و جمعی را یاد بگیرد. مسئولیتپذیری اجتماعی، یعنی اینکه کودک یاد بگیرد هم نیازهای خودش را بشناسد و هم به نیازهای دیگران توجه کند. این موضوع نهتنها برای داشتن یک زندگی جمعی موفق ضروری است، بلکه در شکلگیری ارزشهای اخلاقی نیز نقش کلیدی دارد. پرورش این ویژگیها، نیازمند آموزشهایی فراتر از خواندن و نوشتن است؛ آموزشهایی مثل فلسفه که به کودک یاد میدهد چطور فکر کند، سؤال بپرسد و از دیدگاههای گوناگون به مسائل نگاه کند.
در همین راستا، سیدمحمود میرزمانی بافقی، استاد گروه روانشناسی مؤسسه آموزش عالی بصیر در قزوین با همکاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، پژوهشی را انجام داده تا تأثیر آموزش فلسفه بر مهارتهای اخلاقی و اجتماعی کودکان را بررسی کند. این پژوهش بر آن بوده تا ببیند آیا میتوان با کمک آموزشهایی که ذهن پرسشگر کودک را فعال میکند، حس مسئولیتپذیری و قدرت تشخیص درست از نادرست را در او تقویت کرد یا نه.
این تحقیق با روشی نیمهتجربی انجام شده و شامل ۳۲ کودک دختر ۹ تا ۱۲ ساله از منطقه ۱۲ تهران بوده که سطح پایینتری از مسئولیتپذیری اجتماعی و هوش اخلاقی داشتند. این کودکان به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش طی هشت جلسه ۶۰ دقیقهای، برنامه آموزش فلسفه را دریافت کردند. در این جلسات با استفاده از گفتوگو و طرح پرسشهای تفکرانگیز، کودکان تشویق شدند درباره مسائل گوناگون فکر و بحث کنند. سپس میزان پیشرفت آنها پیش و پس از آموزش، با استفاده از پرسشنامههای استاندارد ارزیابی شد.
نتایج پژوهش نشان دادند کودکانی که در جلسات آموزش فلسفه شرکت کرده بودند، در مقایسه با گروه دیگر، تغییرات مثبت و قابل توجهی در میزان مسئولیتپذیری اجتماعی نشان دادند. این تغییرات نشان میدهند که مشارکت در گفتگوهای فکری و یادگیری مهارتهای تفکر میتواند به کودک کمک کند تا نقش خودش را در گروه بهتر بشناسد و در برابر مسئولیتهایش احساس تعهد بیشتری داشته باشد.
همچنین مشخص شد آموزش فلسفه تأثیر مثبتی بر هوش اخلاقی کودکان دارد. هوش اخلاقی به زبان ساده یعنی توانایی فرد در تشخیص درست از نادرست و داشتن قدرت تصمیمگیری در موقعیتهای اخلاقی. این کودکان پس از آموزش، توانایی بیشتری در همدلی، داوری عادلانه و تفکر اخلاقی نشان دادند. به عبارت دیگر، آنها نهتنها نسبت به خود بلکه نسبت به اطرافیان نیز حساستر و مسئولتر شدند.
اهمیت این تحقیق در آنجاست که تأیید میکند برنامههای آموزشی فلسفی میتوانند ابزار مهمی در تقویت مهارتهای اساسی زندگی در کودکان باشند. این آموزشها ذهن کودک را باز میکنند و به او کمک میکنند بهتر بشنود، دقیقتر فکر کند و انتخابهای اخلاقیتری داشته باشد. فلسفه در کلاس درس فقط یادگیری نظریهها نیست، بلکه تمرینی است برای تبدیل شدن به یک انسان بهتر در جامعه.
این یافتههای جالب در فصلنامه «پژوهشهای کاربردی روانشناختی» متعلق به دانشگاه تهران منتشر شدهاند؛ نشریهای که به چاپ مقالات علمی در حوزه روانشناسی کاربردی اختصاص دارد.
انتهای پیام