فلسفه اصلی زیارت، دستیابی به سلامت معنوی است
مجله خبری آبادی 118/خراسان رضوی رئیس جهاددانشگاهی خراسان رضوی گفت: سالانه میلیونها زائر داخلی و خارجی برای التیام دردهای روح و صفای باطن به مشهدالرضا سفر میکنند و از آن بارگاره قدسی طلب کمک و عنایت دارند. در واقع میتوان گفت که فلسفه اصلی زیارت، دستیابی به سلامت معنوی است.
حسین امینی در گفتوگو با مجله خبری آبادی 118 در حاشیه نشست تخصصی «زیارت و سلامت معنوی» اظهار کرد: باعث افتخار ما در جهاددانشگاهی است که پژوهشگران و محققان ما در چنین موضوعاتی که هم با حیات دنیوی و هم با حیات اخروی ما سرکار دارد، ورود پیدا میکنند.
وی اضافه کرد: سالانه میلیونها زائر داخلی و خارجی خسته از زخمها و رنجهای روزمره زندگی برای التیام دردهای روح و صفای باطن به مشهدالرضا سفر میکنند و از آن بارگاه قدسی طلب کمک و عنایت دارند. در واقع میتوان گفت که فلسفه اصلی زیارت، دستیابی به سلامت معنوی است.
امینی با اشاره به اینکه اساس حیات، جستوجوی ارتباط انسان متناهی با نامتناهی است، ادامه داد: رهاورد این اتصال به نامتناهی، آرامش، نشاط و سلامت معنوی است. آیه شریفه ۲۸ سوره رعد که همه ما آن را خواندهایم «الا به ذکر الله تطمئن القلوب» در واقع اشاره آشکار قرآن به این امر است. یاد خداوند در قلبها آرامش ایجاد میکند.
وی خاطرنشان کرد: دوری و بریدگی از نامتناهی، انسان را به انواع بیماریهای روحی و جسمی مبتلا کرده و او را همچون نی که از اصل خود بریده شده نالان میکند. مهمترین کارکرد انبیا و اولیای الهی، ایجاد آگاهی و اتصال به عالم ماوراءالطبیعه است که منجر به آرامش روحی و جسمی انسان است.
رئیس جهاددانشگاهی خراسان رضوی بیان کرد: حرکت خیل عظیم مردم در طول سال برای زیارت به ویژه مسلمانان به حج، یا زیارت اربعین و یا تشرف میلیونها زائر به مشهد مقدس در وهله اول تعالی روح و شفای بیماریهای دل است. بیماری روح، بدترین نوع بیماری بشر است و قطعاً درمان این نوع بیماری، طبیبان خبیری میخواهد که رنجهای عمیق و بزرگ بشریت را بشناسند و راههای درمان آن را یافته باشند.
وی با اشاره به اینکه دعا و ادبیات عرفانی ما سرشار از این معانی است، اظهار کرد: این متون خواستهها و انتظارات مؤمنان از انبیا و اولیای الهی را که واسطه فیض هستند به زبانهای مختلف بیان کرده است. یکی از سرودهها که این معانی را به زیباترین شکل آورده «شاه پناهم بده، خسته راه آمدم/ آه نگاهم نکن، غرق گناه آمدم/ راه خراسان چنین، ماه خراسان چنان/ شاه خراسان ببین، بهر پناه آمدم/ شاه خراسانیم، رستم دستانیام /دست مرا رد مکن، بر در شاه آمدم/ شافی دارالشفاء، پنجره فولاد کو/ در طلب شاخهای مهرگیا آمدم / باد موافق وزید از طرف صحن قدس/ نام مرا خواند و رفت، چون پر کاه آمدم ».
انتهای پیام