تحقق الگوی سوم زن نیازمند چه مولفههایی است؟
عضو هیأت علمی گروه فقه و حقوق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، گفت: الگوی سوم زن از جنس نهضت است اما بین دستگاه نظری و امور اجتماعی رفت و آمد میکند. بنابراین الگویی که طراحی میکنیم یک الگوی نهضت گونهای است که در کشاکش بین دو جریان الگوی اول و دوم زن خود را جلو میبرد.
به گزارش مجله خبری آبادی 118، محمود حکمتنیا در نشست بینالمللی “امکان سنجی تحقق الگوی سوم زن” که ذیل کنگره بین المللی الگوی سوم زن برگزار شد، اظهار کرد: در دنیای معاصر با دو امر بسیار پیچیده در حوزه الگوی زن مواجهایم. بحث بر سر دستگاههای نظری و فلسفی است که به ویژه طی ۲۰۰ الی ۳۰۰ سال اخیر شکل گرفته است. درواقع با خروجی این دستگاههای نظری مواجهایم. اینها مبانی و اصول و قواعد دارند و برنامههای اقدام مرتب و منظمی را نیز برای پیشبرد اهداف خود بیان میکنند.
وی ادامه داد: از سوی دیگر ما در گذشته و در حال با ساختارهای زندگی عرفی روبرو بودیم که فقط سطوح آن تغییر کرده است. باید گفت برخلاف دستگاهای نظری که امکان ورود و نقد به آنها مهیا است اما نقد به دستگاههای عرف محور بسیار دشوار است چراکه مبتنی بر روشهای علمی نیست و بیشتر مقابله نهضت گونه در مقابل آنها صورت میگیرد، از این رو نقد اینها به سادگی نقد دستگاههای فکری نیست.
حکمتنیا با بیان اینکه وقتی میخواهیم الگوی سوم را معرفی کنیم باید بدانیم درگیری ما با دو جریان است که یکی ساختار نظاممند و تئوری محور و همراه با اصول و قواعد است و دیگری جریانی تعصبی است که رسوخ در اذهان دارد و شاید نمیتواند مبانی خود را در یک دستگاه علمی بیان کند، توضیح داد: بنابراین برای بحث بر سر الگوی سوم زن باید مولفههای الگو اول و دوم را بدانیم. الگو اول مبتنی بر نگاه تاریخی و الگو دوم مبتنی بر دستگاه نظری است. از این رو مولفههای طراحی الگو سوم زن، فقط علمی نخواهد بود.
عضو هیأت علمی گروه فقه و حقوق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، افزود: وقتی سخن از الگوی سوم زن میگوییم، باید بدانیم الگو اول و دوم بسیار با یکدیگر متفاوت است. مولفههای الگو سوم زن ترکیب الگو اول و دوم است یعنی باید از یک سو جهات عقلانی داشته و دستگاههای نظری را به چالش بکشاند و از سوی دیگر باید الگو اول که مبتنی بر برداشتهای ذهنی است را در نظر بگیرد. حتی میتوانم بگویم اگر الگوی یک خود را تئوریزه میکرد خیلی راحت تر میشد با آن گفت و گو کرد. درواقع باید تشویق کرد این الگوها خود را تئوریزه کنند.
وی با بیان اینکه الگو دوم زن دستگاه نظری دارد، عنوان کرد: اولین عنصر این است که ما باید مسلط بر این دستگاه نظری شویم و آسیب شناسی این دستگاه نظری را داشته باشیم. اگر بخواهیم سخن از الگو سوم زن بگوییم باید ماهیت الگو سوم را نسبت به دو الگو دیگر بدانیم. ماهیت سنجی ما در الگو سوم از نوع اضافی است. یعنی از یک طرف الگو دوم که مبتنی بر دستگاهای نظری، فلسفی و اخلاقی و اجتماعی است و میتوان به لحاظ علمی آن را نقد کرد و نیز از سوی دیگر الگو اول که مبتنی بر شناخت، عرف اجتماعی، درک فرهنگی و تاریخی است و شاید خودش هم نتوانسته خود را تئوریزه کند را در نظر میگیرد.
حکمتنیا افزود: گاهی در یک کشور الگو اول زن و در کشور دیگر الگو دوم زن حاکم است اما در کشور ما که در ۱۰۰ سال اخیر در کشاکش این دو الگو بوده است کارمان دشوار است و باید مدل مضاف بر الگو اول و دوم را ارائه دهیم. در واقع الگو سوم از جنس حرکت و نهضت است و میخواهد چیزهایی را از زندگی اجتماعی کنار بگذارد و جوامع را بسازد نه اینکه جوامع را بشناسد، چراکه شناخت کافی نیست.
وی با بیان اینکه الگو سوم زن میخواهد جامعه را بازسازی کند و بسترهای اجتماعی را تغییر خواهد داد، در پایان سخنان خود گفت: اما این بازسازی چطور باید اتفاق افتد؟. یک پایه های نظری قوی میخواهد و در این مسیر ما باید به حرکت آفرینی و تولید برسیم تا بتوان نظام اجتماعی را تولید کرد.
به گزارش مجله خبری آبادی 118، در بخش دیگر این برنامه فرج الله هدایت نیا عضو هیأت علمی گروه فقه و حقوق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نیز طراحی برنامه جامع اقدام از منظر حکمرانی برای عملیاتی کردن الگو سوم زن را از جمله مهمترین اهداف برگزاری این کنگره دانست و اظهار کرد: در همین راستا با کمک جمعی از اساتید در حال انجام این کار هستیم. البته الگوهای سه گانه یا سه گانه دیدن الگوی کنشگری زن، بحث جدیدی نیست.
وی با بیان اینکه تعبیر “کنشگر فعال خانوادهگرا” را میتوان درباره الگو سوم زن به کار برد، افزود: این نظریه بحث جدی است و چالشهایی بر سر راهش وجود دارد که باید حل شود. برای مثال خوانشهای متفاوتی در بین دین پژوهشان از منظر منابع اسلامی وجود دارد.
انتهای پیام